1
دانشجوی دکتری دانشکده دافوس تهران - ایران دانشگاه جامع علوم انتظامی امین فراجا.تهران- ایران
2
گروه مدیریت ایمنی ترافیک، دانشگاه علوم انتظامی امین، دانشکده فرماندهی و ستاد، تهران، ایران
10.22034/road.2023.390627.2152
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت ترافیک، مدیریتی پیچیده، چندبعدی میباشد که پیچیدگی خاص به لحاظ ماهوی، آن را متمایز کرده و باعث شده انجام فعالیتهای پژوهشی، دیگر به شکل سنتی و آنچنان که فقط با دخالت یک رشته، انجام می شد، فاقد کارایی باشد؛ پژوهش حاضر با هدف بررسی اصول راهبردی مواجهه با مسئله ترافیک به مثابه مشکل بدصورت بندی سیاستی انجام شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش آمیخته تلفیقی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، اساتید دانشکده فرماندهیوستاد دانشگاه جامع امین و دانشکده راهور و در بخشکمی مدیران ارشد پلیس راهور فراجا، مدیران و رؤسای مناطق راهور تهران بودند. نمونهگیری در بخش کیفی به روش هدفمند مبتنی بر معیار و در بخشکمی به روش نمونهگیری تصادفی ساده بود. برای تحلیل دادههای گردآوری شده در بخش کیفی از نرمافزار MAXQDA2020 و در بخشکمی از تحلیل عاملی تأییدی از مدلیابیمعادلات ساختاری و نرمافزارSmart PLS3 بود.
یافتهها: ابعاد اصول راهبردی مواجهه با مسئله ترافیک شامل پیچیدگی و وابستگی متقابل، قابلیتهای پویا، چندعلتی بودن و برساخته از نحوهی نگرش تحلیلگر که بیشترین تأثیر مربوط به بعد پیچیدگی و وابستگی متقابل و کمترین تأثیر مربوط به برساخته از نحوهی نگرش تحلیلگر بود.
نتایج: دولتها باید نوع نگاه خود را نسبت به مسئله پیچیده ترافیک تغییر داده و باید از نوع نگاه فرماندهی و مدیریت به سمت نگاه رهبری با رویکرد همکاری جویانه سازمانهای دخیل در حوزه ترافیک است، تغییردهند.